آخرین دفاع هویدا، سه روایت از تیرباران و دفن بیسروصدای او
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۷۵۴۰۲
هویدا: «بنده تسلیم دادگاه هستم و همیشه توکلت علیالله شعارم بود و الان هم اینجا عرض میکنم که استدعای بنده از دادگاه این است که تمام این مسائل را سبک و سنگین کند و من نه دستم به مال و نه به خون آلوده است.» فرشته انشا: «برای دفن ایشان به مشکل برخوردیم برای اینکه محل مقبره خانوادگی ایشان تبدیل شده بود به مستراح»
به گزارش عصرایران، ساعت دو و نیم بعدازظهر شنبه ۱۸ فروردین ۵۸، دومین و آخرین جلسهی دادگاه امیرعباس هویدا نخستوزیر رژیم پهلوی در بین سالهای در فاصلهی سالهای ۴۳ تا ۵۶، در شعبهی دوم دادگاه انقلاب در زندان قصر آغاز میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در مورد نحوهی اعدام هویدا حرف و حدیث فراوان است، اما پیش از پرداختن به آن، ببینیم آخرین او در آخرین دفاعش چه گفته است. بنا به روایت روزنامهی اطلاعات که تنها روزنامهای که در آن روزها شرح کامل دادگاه هویدا را طی روزهای ۱۹ و ۲۰ فروردین ۵۸ از روی نوار ضبطشدهی مدافعات او منتشر کرده، هویدا در آخرین دفاعش میگوید:
- بنده تسلیم دادگاه هستم و همیشه توکلت علیالله شعارم بود و الان هم اینجا عرض میکنم که استدعای بنده از دادگاه این است که تمام این مسائل را سبک و سنگین کند و من نه دستم به مال و نه به خون آلوده است. اگر در زمان من بعضی از این جوانها از طرف مقاماتی شکنجه دیدند، زجر کشیدند، من عرض کنم که اطلاعی نداشتم، ولی، چون در زمانی بودم که چنین کاری انجام گرفت، به جز اینکه از آنها عفو بخواهم کاری دیگر از من ساخته نیست. خود من دستی در کار نداشتم، به پروندههای انتظامی، چه ساواک و چه پلیس، رسیدگی کنید چه بسا که خود من هم پروندههایی داشته باشم و ببینید که زندگی بنده چطور بود من در یک فامیل ثروتمند بزرگ نشدم، مادرم بعد از فوت پدرم کار کرد و مرا و برادرم را بزرگ کرد، علاقهای به سیاست نداشتم، در آن جریان افتادم، اگر کار بدی کرده باشم، از خداوند متعال عفو میخواهم،، ولی خیال نمیکنم که کارهایی که انجام دادم بد بوده، فکر میکنم من و همکارانم زحمت کشیدیم، اگر عدهای نفهمیده و نادرست بودند، ولی همه نبودند. همکاران من اغلبشان یا دوستان شما یا برادران و بچههای شما و یا خویشاوندهای شما بودند، من سعی کردم با تمام خلوص نیت عرایضم را بگویم. و، چون فرمودید به جزئیات نرو، من هم نمیروم، ولی آنچه که در وضع مالی و اقتصادی و مسائلی که در جزئیات بود، دلایلی هم دارم که میتواند ثابت کند که سیاستها همه غلط نبوده و بعضی از آنها احتیاج به زمان داشته تا به نتیجه برسد، امروز باید بگویم یکسوم مردم ایران به مدرسه میروند، حال بعضی از مدارس خوب است و بعضی خوب نیست،، ولی توجه داده شد، امیدوارم فضایی جدید درست شود، ایمانی بین افراد وجود دارد، بماند، زیرا اگر این ایمان توسعه یابد این مملکت از حد خواهد گذشت و به نتیجه خواهد رسید؛ و از خداوند متعال باز هم عرض میکنم در این روز از دادگاه استدعایم این است که با تمام آزادی خود، خوبیها و بدیها را و هر تصمیمی که بگیرند، حتما به من ابلاغ میکنند.
سه روایت از تیربارانپس از آخرین دفاع هویدا، رئیس اعلام میکند که دادگاه از آن لحظه وارد شور میشود. یکی از قضات از تماشاگران که حدود ۵۰ نفرند میخواهد که سر جایشان بنشینند تا هویدا از جلسه خارج شود. هویدا وسایلش را از روی میز جمع میکند، کتش را که به علت گرمای داخل سالن از تن درآورده بود، به کمک یکی از پاسداران میپوشد و همراه دو محافظ از سالن خارج شد. بعد از او تماشاگران نیز برای تجدید قوا سالن را ترک میکنند و قضات دادگاه در اتاق شور به مشاوره مینشینند. ابهام از همین لحظه آغاز میشود؛ یعنی خروج او از سالن دادگاه و زمانی که محافظان او را به سمت حیاط میبرند، ظاهرا در همین راهرو است که هویدا با شلیک سه گلوله از پای درمیآید؛ یعنی پیش از آنکه حکم دادگاه اعلام شود. چندین روایت دربارهی این لحظه وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها میپردازیم:
دکتر ابراهیم یزدی وزیر خارجه و معاون نخستوزیر در دولت مهندس بازرگان در جلد چهارم خاطرات خود، در روایت دادگاه هویدا معتقد است که ضارب هویدا هادی غفاری بوده است. او مینویسد:
«به ما خبر دادند که درست هنگامی که او [هویدا]سخنان خود را پیرامون ۱۳ سال نخستوزیری شاه آغاز کرده بود، دادگاه برای تنفس تعطیل شد، در بیرون از دادگاه و در راهروی زندان قصر آقای هادی غفاری او را با شلیک گلولهی اسلحهی کمریاش کشت. به این ترتیب به او حتی فرصت سخن گفتن نیز داده نشد. بعد از قتلش او را در اتاق دادگاه روی صندلی نشاندند و فیلم برداشتند؛ یعنی محاکمه و سپس حکم را خواندند و نمایش اعدام را به اجرا گذاشتند.» (ص ۱۵۴)
این در حالی است که هادی غفاری این روایت را که او ضارب هویدا بوده قویا رد میکند. او در گفتوگویی که در برنامهی دستخط شبکهی ۵ در سال ۸۸ در این باره انجام داده است میگوید: «من صد بار گفتهام این دروغی بود که به من نسبت دادهاند...».
اما روایت فرشته انشا از بستگان نزدیک هویدا نیز که در طول دوران بازداشت و دادگاه هویدا پیگیر کارهای او بوده نیز در این باره قابل تامل است. او که برای تحویل گرفتن جسد هویدا به پزشکی قانونی مراجعه میکند، در گفتگو با با حبیب لاجوردی در پروژهی تاریخ شفاهی هاروارد گفته است: «در اتاق رئیس آنجا جلسهای بود و بالاخره ما را بردند به سردخانه، قبل از اینکه ما را به سردخانه ببرند از توی تالاری رد کردند و آنجا اجساد زیادی روی میزهای تشریح گذاشته بودند. منجمله آزمون را من شناختم [..]، ولی ما را بردند به یک تالار دیگری و جسد آقای هویدا را برای شناختن به ما نشان دادند. خیلی لاغر شده بود و جای گلوله دو تا در گردن و یک دانه در شقیقه طرف دست چپ... روی بدن اصلا جای شلیک گلوله نبود... دکتر گرمان که حالا، چون فوت شده میتوانم اسمش را ببرم، آن روز به دوستی که همراه ما بود گفته بود که این یک اعدام بوده. یک اعدام بوده، چون از فاصله تیرخوردگی میشود گفت که فاصله لااقل نمیدانم، ده متر بوده و در حالی که اگر در سلول این کار را کرده بودند فاصله بیشتر از سه متر نمیتوانسته باشد. بعدها خلخالی در خاطراتش به نیپال گفته بود، که خودش این کار را کرده. یعنی اینکه خودش تیر را زده به گردن و بعد گفته سرتان را بلند کنید من خلاصم را بزنم. این را شایعات است. ما بیشتر از این نمیدانیم...»
دفنِ بیسروصدادر مورد محل دفن هویدا نیز تا مدتها شایعات زیادی مطرح و سرانجام در همین سالهای اخیر مشخص شده است که او را در قطعهی ۸۲ بهشتزهرا با سنگ قبری با عنوان «عباس وحداد» به خاک سپردهاند. اما این خاکسپاری به گفتهی فرشته انشا دو سه ماه بعد از تیرباران او انجام میشود یعنی زمانی که دیگر تب و تاب ماجرا میخوابد. صبح فردای اعدام هویدا (یکشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۵۸) آنطور که خبرنگار روزنامهی اطلاعات در همان روز گزارش میدهد، شمار زیادی از مردم برای جلوگیری از دفن هویدا در بهشتزهرا، در آنجا جمع میشوند، آنها: «فریاد میکشیدند که از دفن جسد هویدا در بهشتزهرا جلوگیری خواهند کرد.»
فرشته انشا میگوید: «برای دفن ایشان به مشکل برخوردیم برای اینکه محل مقبره خانوادگی ایشان تبدیل شده بود به مستراح؛ و طبیعتا حق دفن رسما به آن صورت نبود. و، چون در روزهای قبل، حین مراسم تدفین شهدای دیگر کریزهای مختلفی پیش آمده بود مثل اینکه جسد را بیرون آورده بودند و فوق العاده نگرانی این بود که یک همچین فاجعهای پیش بیاید، خود آن افراد آنجا پیشنهاد کردند که برای یک مدتی ما کاری نکنیم و شایعه کردند که جسد هویدا را خانواده به فرانسه بردند و در پرلاشز دفن کردند. ما هم به این شایعه دامن زدیم تا اینکه سکوت برقرار شد و تابستان بعد یعنی دو سه ماه بعد در بهشت زهرا امیرعباس هویدا طبق مراسم خانوادگی مدفون شد.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل بهشت زهرا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۷۵۴۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حاشیه های حکم اعدام برای توماج صالحی
مهدی بیک اوغلی- روزنامه اعتماد-در روزهایی که توجه افکار عمومی ایرانیان تحت تاثیر رخدادهای منطقهای و حمله ایران به اسراییل قرار داشت، خبر صدور حکم علیه توماج صالحی طول و عرض شبکههای اجتماعی و رسانهها را در نوردید. حکم افساد فیالارض توماج در شرایطی توسط دادگاه انقلاب اصفهان صادر شده بود که سال قبل، از این اتهام تبرئه شده و حکم پرونده او به دیوان ارسال شده بود. دیوان، اما ایراداتی را به حکم توماج وارد دانسته و از دادگاه درخواست کرده ضمن برطرف کردن این ایرادات، عفو رهبری را نیز در حکم صادره لحاظ کند. اما در شرایطی که در حالت طبیعی این حکم باید اصلاح میشد و با عفو رهبری پرونده توماج با حکم تعدیل شده مواجه میشد، ناگهان خبر رسید که دادگاه حکم افساد فیالارض توماج را محرز دانسته و رای به افساد فیالارض و اعدام او داده است. با افزایش انتقادات از این حکم، مرکز رسانهای دستگاه قضا با صدور اطلاعیهای اعلام کرد که این حکم در دستگاه قضایی بررسی شده و احتمال نقض آن وجود دارد. در ادامه، اما تحلیلگران ابهامات و پرسشهایی را در خصوص این حکم مطرح کردند. اینکه چرا عفو رهبری در خصوص این پرونده اعمال نشده است؟ چرا علیرغم اعلام نظر دیوان، دادگاه انقلاب اصفهان تلاشی برای اصلاح حکم و تعدیل آن صورت نداده است؟ با توجه به اهمیت پرونده، «اعتماد» گفتوگویی را با مصطفی نیلی یکی از وکلای پرونده توماج برنامهریزی کرده تا درباره ابعاد و زوایای گوناگون این حکم بحث کند. نیلی معتقد است با توجه به اینکه پرونده توماج مرتبط با رخدادهای سال ۱۴۰۱ است و قبلا دادگاه افساد فیالارض را بلاموضوع دانسته بنابراین صدور حکم اعدام در این پرونده نسبتی با قانون و واقعیتهای حقوقی ندارد.
صدور حکم اعدام برای توماج صالحی بازخوردهای انتقادی فراوانی در افکار عمومی داشته است. درباره چرایی صدور این حکم توضیح میدهید؟
حکم اعدام توماج به تازگی صادر شده و برای بررسی تخصصیتر ابعاد دقیقتر آن به زمان بیشتری نیاز است. اما بهطور کلی میتوان گفت که دیوان عالی کشور سال گذشته، رای شعبه نخست انقلاب اصفهان را نقض کرده و معتقد بود عناوینی که علیه توماج صادر شده مشترک است و این عناوین مشترک باید یکی شود. ضمن اینکه بر اساس رای دیوان اعمال عفو سال ۱۴۰۱ رهبری نیز میبایست برای توماج صالحی اعمال شود. اما متاسفانه در روندی عجیب پس از اینکه دیوان، پرونده را به دادگاه انقلاب اصفهان بازگرداند، پس از برگزاری جلسه دادگاه با یک چنین رایی مواجه شدیم.
آیا مسوولان دادگاه انقلاب اصفهان، استدلالی برای صدور این حکم مطرح کردهاند. با توجه به اینکه مسوولان قضایی اعلام کردهاند عفو رهبری در خصوص همه پروندهها اعمال شده، چرا در خصوص توماج این عفو لحاظ نشده است؟ آیا پس از موعد عفو رهبری رخدادی شکل گرفته است؟
کلیت پرونده توماج مبتنی بر رخدادهای اعتراضی سال ۱۴۰۱ است. البته پروندهای هم علیه ایشان باز شده که مربوط به مصاحبه توماج پس از آزادی با وثیقه است. به خاطر این مصاحبه یک حکم یکساله علیه توماج صادر شده و موضوع دیگری هم در این میان وجود ندارد. (در پرونده پس از آزادی ایشان من وکیل نیستم)، اما صدور حکم اعدام و این پرونده مربوط به رخدادهای سال ۱۴۰۱ است و ربطی به وقایع بعدی ندارد. بنابراین باید موضوع عفو هم در پرونده توماج لحاظ میشد. در حالی که در رای قبلی شعبه اصفهان، توماج از اتهام افساد فیالارض تبرئه شده بود و مبتنی بر تبصره آن رای داده شده بود، دیوان در خصوص همان رای حداقلی هم نقد داشت و معتقد بود باید اصلاح شود، پس از ایراد دیوان و بازگرداندن پرونده، بدون توجه به رای دیوان و با اعلام اینکه رای دیوان ارشادی است، دوباره به پرونده رسیدگی شد و رای به افسادفیالارض توماج صالحی داده و حکم اعدام صادر شد.
با چه استدلالی عفو رهبری در حکم صادره دادگاه انقلاب اصفهان، لحاظ نشده است؟
این استدلال را دارند که اتهام افسادفیالارض جزو مستثنیات بخشنامه آزادیهای پیش از موعد و عفو رهبری است. در بخشنامه عفو رهبری برخی موارد خاص مستثنی شده بود. یکی از موارد جدا شده، افسادفیالارض است. در حالی که در رسیدگیهای سال گذشته، توماج تبرئه شده بود شامل عفو رهبری میشد، اما امروز رای به افسادفیالارض دادهاند و با این رای اعلام کردهاند، پرونده توماج ذیل عفو رهبری قرار نمیگیرد.
روند رسیدگی پس از صدور حکم اعدام چگونه خواهد بود؟ آیا اقدام به فرجامخواهی خواهید کرد؟
بر اساس قانون، فرصت ۲۰ روزهای برای فرجامخواهی وجود دارد. از این فرصت استفاده میکنیم تا عدالت در خصوص این پرونده اجرا شود.
بر اساس قانون، فرصت ۲۰ روزهای برای فرجامخواهی وجود دارد. از این فرصت استفاده میکنیم تا عدالت در خصوص این پرونده اجرا شود.
کلیت پرونده توماج مبتنی بر رخدادهای اعتراضی سال ۱۴۰۱ است. البته پروندهای هم علیه ایشان باز شده که مربوط به مصاحبه توماج پس از آزادی با وثیقه است. به خاطر این مصاحبه یک حکم یکساله علیه توماج صادر شده و موضوع دیگری هم در این میان وجود ندارد.
این پرونده مربوط به رخدادهای سال ۱۴۰۱ است و ربطی به وقایع بعدی ندارد؛ بنابراین باید موضوع عفو هم در پرونده توماج لحاظ میشد.
قضات این استدلال را دارند که اتهام افساد فیالارض جزو مستثنیات بخشنامه آزادیهای پیش از موعد و عفو رهبری است. در بخشنامه عفو رهبری برخی موارد خاص مستثنی شده بود.
در رسیدگیهای سال گذشته، توماج از فسادفیالارض تبرئه شده بود و شامل عفو رهبری میشد.